۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

وقتی در تاکسی صدای "ای ایران" را از موبایل بغل دستی شنیدم ، اشک در چشمم جمع شد


وقتی صدا در تاکسی پیچید ، ناخودآگاه دستم به سمت گوشیم رفت . فکر کردم گوشی من است که ایران را صدا میزند .
همراهیت را تبریک میگویم . چقدر معنای هموطن بودن به هم هدف بودن نزدیک شد ناگهان . تماسش که تمام شد به لبخندی فهماندمش که همراهیم و به  لبخندی برایم معنی کرد که این درد مشترک ، هرگز جدا جدا درمان نمیشود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر