۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

از رای من کو تا سیاست آبنباتی سازش - کف مطالبات کاهش نيابد

تصور کنيد ماشينتان را دزديده اند و شما دزد را پيدا کرده ايد در حالي که سوار آن است . ميگويند ماشين تو رو دزديدن ، دارن باهاش پز ميدن . يقه دزد را ميگيري و او هم کتک مفصلي به تو ميزند و چهار تا فحش ناموسي هم بارت ميکند و ساعت دستت را هم به زور ميگيرد . پس از شکايت و هزينه و رفت و برگشت ، قاضي حکم ميدهد که ساعتت را پس دهند ، بابت فحش ها که حقت بوده و بابت کتکي که خورده اي هم طرف دلجويي کند .
همه اينها قبول ، اما اصل ماشين چه ؟
و اينجا قاضي سکوت ميکند مگر اينکه تو دوباره يقه طرف را بگيري . مراقب باش چون اينبار ديگر تو مقصر خواهي شد . به يک فرد محترم که ساعتت را پس داده و بابت کتک زدنت هم دلجويي کرده داري گير الکي ميدهي !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر